زهرازهرا، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 9 روز سن داره

زهرا نفس مامان و بابا

زهرا و سیم لپ تاپ

نفس مامان یک دقیقه گذاشتم شما رو زمین  ، رفتم و اومدم دیدم داری سیم لپ تاپ رو میخوری. عاشق یه شی سیمی یا یه چیزی شبیه بند لباس و ... هستی تا بدم دستت و تو هم اون رو سریع میکنی تو دهنت    خیلی بد مزه بود عزیزم که قیافه ات رو اینجوری کردی گلم...     ...
28 آذر 1392

زهرا و زیرانداز

  عادت کردی هر چیزی رو که میبینی زود می کنی دهنت دختر قشنگم،منم برا همین یه ملحفه انداختم زیر پات و رفتم دنبال کارای خودم.وقتی اومدم دیدم اینجوری شدی     ببین چه ذوقی هم کردی وروجک.یه سر ملحفه رو گرفتی و بس که دور خودت چرخیدی لای اون گیر کردی نفس مامان ...
24 آذر 1392

31 اردیبهشت 92

٣١ اردیبهشت 92 روزی که فرشته کوچولوی ما به دنیا اومد و دل همه رو خوشحال کرد. دوست داریم عزیزم.بوس              این اولین عکسی که تو بیمارستان خاله فاطمه یا خاله فهیمه ازت گرفت. تپل مپل بودی زهرا جان. 3 کیلو 900 بود وزنت                                   این عکس هارو دایی علی ازت گرفته دختر گلم ...
21 آذر 1392

زهرا و خونه مامان جون و باباجون

١١ خرداد 92  برای اولین بار رفتیم خونه مامان جون و باباجون (مامان). دایی علی برات اسفند دود کرده بود   این عکس رو هم اونجا گرفتی.تو این عکس شباهت به پسر ها میدی آخه مو زیاد نداری عزیزم ...
21 آذر 1392

زهرا و اولین چرخش

١٢ مرداد  ٩٢ وقتی صبح از خواب پا شدم دیدم کاملا چرخیدی و دمر شدی با تعجب بابایی رو صدا زدم.   اول یه چند تا عکس ازت گرفتم بعد درستت کردم تا بتونی راحت بخوابی ...
21 آذر 1392

زهرا و اولین حموم

این عکس اولین حموم دختر عزیزمه.روز ششم یا هفتم بود که دوتا مامان بزرگا بردن تو رو حموم تا تمییز شی... .     ا ین هم عکس اولین حموم زهرا بعد به دنیا اومدنش ...
21 آذر 1392